ممیزی طنزکوه!

ساخت وبلاگ

متعاقب آن همین گزارش در مجله "کوه" منتشر شد اما با حذف این بخش: "...دقیقا همان روزی که من در ساعات ابتدای آن عادت ماهیانه شدم..."

از آنجایی که "پریود" شدن در زنان گناه کبیره است! و یک هنجارشکنی آشکار و به دور از شئونات اخلاقی و اجتماعی مانند بچه دار شدن و بچه شیر دادن و اجابت مزاج کردن که ذکر آن ها به هر شکل ممکن تابو شکنی آشکار و عبور از خط قرمزهای بیشماری است!! لذا زین پس بخش ممیزی طنز کوه را راه اندازی کردیم تا نسبت به سانسور بخش‎های هنجارشکنانه گزارش‎های کوه‎نوردی اقدام کند و بدینوسیله در جهت صیانت از اخلاق کوه‎نوردی و حفظ و حراست ارزش‎ها و جلوگیری از پرده‎دری و اشاعه فحشا و پاک سازی محیط پاک کوهستان از این هنجارشکنان به اصطلاح کوه‎نورد گزارش نویس  قدم‎های خوبی برداشته باشیم!!!

پیشنهاد می‎کنیم  حتی اگر فرزندانتان در سن شصت سالگی‎شان هم ازشما پرسیدند: بچه چطور و از کجا به دنیا می آید؟ بگویید: پلیکان‎ها شما  را برا ی ما آوردند!

امیدوارم که فرزندان هرگز به روابط زناشویی پدرو مادرهای خود و نحوه به دنیا آمدن خود پی نبرند وگرنه چه جنایت‎هایی که اتفاق نمی‎افتد و چه گناهان کبیره‎ای که علنی نخواهد شد.

 

 

 در ادامه گزارش یک برنامه خارجی که به دست غیور مردان تحریریه طنز کوه ادیت و مطابق شئونات اخلاقی جامعه و همسان با هنجارهای ملی اصلاح شده است جهت بهره‎برداری کوه‎نوردان حریم‎شناس ارائه می‎شود.

 

...لیزا وقتش شده بود و به محض مشاهده آن لکه‎ی‎ ننگ! یادش افتاد آن سال جَک چطور تیر خورده بود و چه خونریزی‎ای می‎کرد!  پس کتاب مقدس را باز کرد و چند خطی خواند جرج هم ارگ نواخت و با او همنوایی  کرد. این دو اصولا دست به سازشان خوب است و به وقتش با هم خوب می‎زنند. البته ما می‎دانستیم داستان چیست فقط خود را کمی به خریت زدیم!

 جک که بسیار سردش شده بود در کوله‎اش را باز کرد و   یک بطری آب! در آورد.  لورا هم بلافاصله ماست و خیار را عَلَم کرد؛ همه یک استکان زدیم خیلی گرم شدیم از جک پرسیدم این چیست؟ گفت: شربت سکنجبین خانگی ننه‎ام درست کرده.  خیلی گرم  شدیم البته کمی سرمان گیج می‎رفت؛ جک گفت: آبلیمو نخورید می بُره! منظورش را نگرفتم آب که بریدن ندارد.

کمی بعد لورا می‎خواست برود خرگوش بگیرد! یک خرگوش گنده؛  جرج گفت: اما  اینجا زیستگاه خرگوش نیست و آهو و کَل در این مناطق است.  ریچارد که در خنگی دست کمی از جرج نداشت؛ گفت: شاید می خواهد برود شاپینگ!  پیتردر آمد که: فروشگاه در این بر بیابان؟! اگر پیدا کردی  سر راه یک داروی نظافت هم برای من بگیر که نظافت جز ایمان است!

 

+ نوشته شده توسط فرشید در یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 14:33 |
مسیر "رئیس هیات به درد نخور"!...
ما را در سایت مسیر "رئیس هیات به درد نخور"! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tanzkuh بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 14:07